منبع خبر :تاریخ شفاهی ایران
دانشگاه هنر شیراز، طرح مطالعاتی «تاریخ شفاهی فرش دستباف روستایی و عشایری فارس» را با هدف جلوگیری از فراموشی این هنر ایرانی، به سفارش مرکز ملی فرش ایران انجام داد. به گفته سیده اکرم اولیایی مجری این طرح، بسیاری از ناگفتهها و ابهامات تاریخی و روایت شده درباره فرش دستباف فارس، در سیرِ گردآوری تاریخ شفاهی فعالان این عرصه، احصا و روشن شد.
استان فارس و شهر شیراز، قدمتی دیرین در عرصه بافندگی فرش دارد؛ از فرش قشقایی گرفته تا قالیهای خمسه و دستبافتههای روستاهای فارس. زنان عشایر با لباسهای محلی رنگین، مشغول گلیمبافی و تنیدن تار و پودِ تاریخ و هنر هستند که برای نسلهای آینده به یادگار میماند.
تمام مراحل تولید فرش دستباف که از چیدنِ پشمِ گوسفندان، شستوشو و ریسندگی آن آغاز شده و با رنگرزی، چلهکشی و بافت ادامه پیدا میکند، فرآیند تولید یک فرش را شامل میشوند تا در نهایت، زینتبخشِ منازلِ خریداران داخلی و خارجی شود. منابع مکتوب در زمینه فرش دستباف مناطق مختلف ایران و بهویژه فارس اندک هستند و آنچه ثبت شده، دربرگیرنده کاملِ مفاهیم و اطلاعاتِ مورد نیاز نیست. همچنین به جز گروهی خاص از تولیدکنندگان و پژوهشگران، از اقشار مرتبط با فرش دستباف صحبتی به میان نیامده است.
مرکز ملی فرش ایران در سال 1396 طرح «تاریخ شفاهی فرش مناطق مختلف ایران» را با هدف جلوگیری از فراموشی و حفظ آن در تاریخ، به پیشنهاد حمید کارگر، ریاست سابق این مرکز در برنامه طرحهای پژوهشی و مطالعاتی قرار داد. سیده اکرم اولیایی طبایی عضو هیئت علمی و مدیر گروه فرش دانشگاه هنر شیراز، با ارسال پروپوزال به مرکز ملی فرش ایران و داوری و تایید آن، مجری انجام این طرح مطالعاتی در استان فارس شد.
وی درباره سیر اجرای «طرح مطالعاتی تاریخ شفاهی فرش دستباف روستایی و عشایری فارس» اظهار داشت: «قرارداد انجام این طرح در 14 فروردین سال 96 بین دانشگاه هنر شیراز و مرکز ملی فرش ایران بسته شد و انجام آن تا اسفند 96 به طول انجامید و در نهایت، در 16 اردیبهشت 1397 دفاع و همه مستندات تحویل مرکز ملی فرش ایران داده شد.»
مدیر فرهنگی دانشگاه هنر شیراز افزود: «در زمینه فرش دستباف فارس، دکتر سیروس پرهام دو کتاب با عناوین «شاهکارهای فرشبافی فارس« و «دستبافتهای عشایری و روستایی فارس» تدوین کرده است. دیگر مولفان نیز تحقیقاتی دارند، ولی تاریخ شفاهی، ناگفتههای فرش فارس را مدنظر قرار داده است.»
اولیائی با تاکید بر اهمیت تاریخ شفاهی در حفظ هنر فرشبافی خاطرنشان کرد: «اطلاعاتی که جایی ثبت نمیشوند و یا در کتابها موجود نیست، از طریق تاریخ شفاهی ثبت شده و از فراموشی آنها جلوگیری میشود. در واقع تاریخ شفاهی، به ثبت ناگفتهها و حواشی تولید فرش دستباف میپردازد و مکمل منابع موجود اعم از کتابها و فیلمهاست. تاریخ شفاهی فرش دستباف روستایی و عشایری فارس، برای پژوهشگران دانشگاهی – به خصوص دانشگاه هنر شیراز- مورد استفاده قرار خواهد گرفت.»
مدیر گروه فرش دانشگاه هنر شیراز در تشریح روند مصاحبهها گفت: «گستره فرش دستباف فارس به حدی وسیع بود که بیشتر روی بخش عشایری آن کار کردیم. در ابتدا افراد را بر اساس مشاغل، دستهبندی کردیم. بافندهها، رنگرزها، رفوگرها، مرمتکارها، تولیدکنندهها و صادرکنندهها جامعه آماری ما را تشکیل میدادند. اما با توجه به اینکه بافندگان در استان فارس، بیشتر به صورت ذهنی و حفظی کار میکردند، با تعداد کمتری از طراحان مصاحبه داشتیم.»
مجری طرح تاریخ شفاهی فرش دستباف روستایی و عشایری فارس افزود: «این طرح مطالعاتی بر اساس مصاحبه با 43 نفر انجام شد. بعد از دستهبندی افراد، یک سری سوالات جامع مانند: زندگینامه، نحوه ورود به حرفه فرشبافی، پیشینه خانوادگی و سوالات مرتبط با تاثیر مسائل سیاسی و اجتماعی استان بر حوزه فرش، از مصاحبهشوندگان پرسیده شد. سپس یک بسته سوالات تخصصی مربوط به هر شغل نیز پرسیده شد.»
سیده اکرم اولیایی در ادامه، به تاثیر تاریخ شفاهی بر شفافسازی برخی جنبههای تاریخی و تصورات غلط درباره فرشبافی فارس اشاره کرد و اظهار داشت: «استان فارس، یکی از استانهایی است که رنگزاهای شیمیایی را خیلی دیرتر نسبت به دیگر استانها پذیرفتند و بیشتر از مواد رنگزای طبیعی استفاده میکردند. ولی همین رنگزاهای طبیعی نیز در مناطق مختلف استان فارس با هم متفاوت بودند. برای مثال فرشبافان شرق استان مثل عرب ها، بیشتر به سمت رنگهای تیره گرایش داشتند. در ابتدا فکر میکردیم که این اختلاف سلیقه در رنگ، شاید به نوعِ رنگزای موجود در منطقه و یا سلیقه بافنده و تولیدکننده بستگی داشته است. در حین مصاحبهها مشخص شد که طایفه کشکولیها معتقدند، سطح بالای تمکن مالی این طایفه نسبت به دیگر طوایف ایل قشقایی، علت استفاده آنها از رنگهای شادتر است. این در حالی است که همین سوال از دید رنگرزها به نحو دیگری پاسخ داده میشد. آنها معتقد بودند که گیاهان رنگرزی که در مسیر کوچ آنها وجود داشته، علت گرایش کشکولیها به رنگهای شادتر است. همین موضوعِ بافتههای تیرهرنگ در مورد ناحیه شرق فارس که عربها را شامل میشود، نسبت به نواحی غرب استان که بافتههایی با رنگهای روشن و درخشان دارند، موجب طرح پرسشها و مسئلههایی میشود.»
مدیر گروه فرش دانشگاه هنر شیراز افزود: «پیش از انجام طرح، تصور میشد که کارگاه تولید فرش به صورت متمرکز در استان وجود نداشته است. اما با بررسیهای انجام شده، متوجه شدیم که در گذشته و نزدیک به 90 سال قبل، کارخانه اردوبادی در شیراز با تعدادی حدود 150 – 140 دستگاه به تولید فرشهای بزرگ پارچه میپرداختند. همچنین برخی تصور میکردند که ابریشم در فرشهای فارس استفاده نمیشد و فقط با پشم کار میکردند. اما متوجه شدیم در فرش قشقایی کشکولیهای قدیم، ابریشم بنفشرنگ در پودِ فرش استفاده شده است. تمامی این ناگفتهها با تاریخ شفاهی استخراج و احیا شد.»
سیده اکرم اولیایی که به سراغ پیشکسوتان حوزه فرشبافی فارس رفته، تاکید کرد: «دو یا سه ماه قبل از درگذشت مرحوم عباس سیاحی – یکی از رنگرزهای مشهور استان فارس- به سراغ او رفتیم. گرچه بیمار بود، اما توانستیم خاطراتی از اطرافیان او ثبت کنیم. خانم «ایران غربی» نیز یکی از قدیمیترین بانوان بافنده در شیراز بود. او که 97 سال سن داشت، اطلاعات مربوط به کارگاههای اردوبادی را به ما داد. اگر این اطلاعات ثبت نمیشد، قطعاً به دست فراموشی سپرده میشد.»
«سید محمدمهدی میرزا امینی»، «مژده غلامزاده فرد» و «فاطمه رجبی» از همکاران سیده اکرم اولیایی در «طرح مطالعاتی تاریخ شفاهی فرش دستباف روستایی و عشایری فارس» هستند. این طرح به همت مرکز ملی فرش ایران، در قالب کتاب منتشر خواهد شد.